جستجو
-
۱تصویر
عکس دسته جمعی
از راست: ناشناخته، سیمین پزشک نیا، عشرت الملوک عامری، امان الله عامری، و نپتون کلانتری
-
۱تصویر
عکس دسته جمعی
ردیف جلو، از راست: فاطمه عامری، ناشناخته، اورانوس کلانتری، ناشناخته، و روشن کلانتری؛ ردیف وسط، از راست (بزرگسالان): امیرهوشنگ اسفندیاری، آذرمیدخت پزشک نیا، امانالله عامری، عشرت الملوک عامری، سیمیندخت پزشکنیا، ناشناخته، نپتون کلانتری، ناصر عامری، و سلیمان عامری؛ بقیه ناشناخته
-
۲تصویر
نامه محمد و غلامحسین عامری به آذرمیدخت، ۱۳۴۲ ش
شامل احوالپرسی از همسرش، درست شدن کار پاسپورت فاطمه و فرستادن آن به همراه هزار دلار به دست هاکوپیان به تهران، پیوست نامه دکتر برای فاطمه، سلام به فریده و گلناز، خیال سفر به ابارق، نگرانی برای غلامحسین که تنها در کرمان می ماند، گله هاکوپیان و خانمش از خداحافظی نکردن آذر و فاطمه، دعوت شدن به منزل برادرش امان الله و منزل عزت الله خان، دیدار مهین از وی، رفتن والده به ماهان، و سلام رساندن به ناصر، روشن، اورانوس و نپتون کلانتری، پوران، دکتر دفتری، عباسخان، و شیرین و بشارت رضوانی؛ همراه با نامه غلامحسین به مادرش شامل سلام و احوالپرسی از وی، فاطمه، فریده، گلناز، رخساره، سعید، محمد، و نصرت
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۶ ش
شامل احوالپرسی، توقف پنج روزه در بم و سپس رفتن به عباس آباد و وکیل آباد، علاقه به حضور خانواده در بم و وکیل آباد، سلام رساندن به حضرت علیه خانم، فاطمه، و فریده، چند روز مهمان بودن در خانه فامیل، مهمانی شوکت نظام، عرض سلام خدمت سلیمانخان، سالار مظفر، همشیره، امیرهوشنگ، عزت الله، اورانوس، و نپتون، رسیدگی حسین نصرالله و یونس بر کار بنایی وی، خبردهی از سرکار علیه والده در تهران، تاریخ چک و پرسش درباره موجودی حساب از هخامنش در بانک ملی، سلام رساندن به فرج الله و امان الله، ارسال مرکبات توسط محمد شوفر، یک هفته ماندن در ریگان، و درخواست اطلاع رسانی از اوضاع نگار
-
تصویر
صحبتهای شیدا، بیتا، و غلامحسین عامری
گفتگوی شیدا (یاسمن)، بیتا، و غلامحسین با افسانه نجم آبادی و فرشیده میربغدادآبادی، در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۹۶ش در کرمان؛ آن ها از قمرالملوک، عشرتالملوک، فروغ نصرت، و سایر افراد خانواده سخن میگویند.